برای دومین بار مرگ کسی را خواستم شده بود قبل از این به زانو افتادن کسی را بخوام ولی اینبار مرگ خواستم و خاک و ایستادن روی سنگی با اسم اون وقتی به روزهای اول بلاگ نگاه میکنم قشنگ میبینم چقدر تغییر کردم قشنگ میبینم چقدر عوض شدم باید بلند شد و ایستاده دست زد برای این همه گند که به روحم زدن تک به تک که انتخابم از صلح به جنگ برسد از عشق به نفرت عاقبت آنکه نباید شدم سرد ،تلخ، تند
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت